مصاحبه با مداحان و شاعران اهلبیت علیهما السلام و زندگی نامه و اخبار مربوط به آنها و نشر مسائل دینی

هرچه که در مورد مداحان و شاعران و مسائل دینی میخواهید بدانید - در مورد مداحان ، شاعران ،سخنرانان ، هیئات و مسائل مربوط به دین و تشیع

مصاحبه با مداحان و شاعران اهلبیت علیهما السلام و زندگی نامه و اخبار مربوط به آنها و نشر مسائل دینی

هرچه که در مورد مداحان و شاعران و مسائل دینی میخواهید بدانید - در مورد مداحان ، شاعران ،سخنرانان ، هیئات و مسائل مربوط به دین و تشیع

ماجرای آقاسید و زن بدکاره

سیدمهدی قوام از منبری‌های قهار تهران در زمان طاغوت ۱۰ شب منبر رفت، شب آخر هنگام بازگشت در مسیر خانه، زن بدکاره‌ای را دید، پول منبرش را به او داد و خواسته‌ای را مطرح کرد.

 

 مرحوم حاج سید مهدی قوام (ره) از منبری‌های قهار تهران در زمان طاغوت ده شب منبر رفت، شب آخر هنگام بازگشت در مسیر خانه، زن بدکاره‌ای را فرا خواند و به او گفت: این پول ده شب روضه امام حسین(ع) است که به من داده‌اند، تو را به جده‌ام زهرا(س) تا این پول تمام نشده دیگر از این کارها انجام نده.

در نتیجه این عمل، آن زن توبه کرد و زن صالحه‌ای شد و با مرد مؤمنی نیر ازدواج کرد. چند سال بعد که سیدمهدی قوام برای زیارت به کربلا رفته بود مرد مؤمنی نزد او آمد و گفت: حاج آقا همسرم می‌خواهد از شما تشکر کند اما خجالت می‌کشد، آن زن در حالی که حجابش کامل بود، جلو آمد و گفت: حاج آقا من همان زنی هستم که پول امام حسین(ع) را به من دادید، من متحول شده‌ام و هم اکنون نیز ساکن کربلا هستم.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.